برندسازی=وعده+تعهد

یکی از تعاریف برندسازی، همین است: وعده + تعهد انجام وعده

LG_1405093630_8b67998542abe7463b8122a51d3a2462

گرچه در ظاهر ساده به نظر می رسد اما در عمل بسیار بسیار مشکل است.
قبل از شروع بد نیست ببینیم برای رسیدن به اینجا بشریت از چه مسیری گذشته است :

۱. دوره فروش محور: که هر جه تولید می شد به فروش می رفت و نیاز به تبلیغات زیاد نبود.
۲. دوره بازاریابی محور: برای فروش نیاز به پیدا کردن و یا ایجاد بازارهای جدید بود، در این دوره تبلیغات بیشتر
جنبه منطقی داشت و به توضیح محصولات می پرداخت.
۳. دوره برند محور: رقابت زیاد شد و برای توسعه نیاز به ایجاد برندهایی با هویت متمایز بود، در این دوره تبلیغات پرفشار و یکپارچه شد و قبل از هر چیز متمایز بودن و در ذهن ماندن هدف برندها بود.
۴. دوره برندهای شخصیت دار : در این دوره، که هنوز در آن به سر می بریم، شخصیتی برای برندها ساخته می شود که قابلیت ایجاد همذات پنداری و مال خود گردانی در انسانها داشته باشد. برندهای داستانگو به این دوره تعلق دارند، چرا که برای شکل گیری شخصیت نیاز به روایت داریم.
تعاریفی که برای برند در دوره های سوم و چهارم شده با هم متفاوت است، مثلا تعریف ذهنی بودن برند مربوط به دوره سوم است اما تعریف هویت مدارانه بودن برند مربوط به دوره چهارم.

به همین دلیل است هنوز خیلی از تبلیغات چی ها به تفاوت میان این دو موضوع توجه نمی کنند:
جایگاه سازی و برندسازی،
ایجاد ذهنیت و ایجاد تجربه نتایج متفاوتی به همراه دارند.

در نهایت دادن هر وعده ای به این منتهی می شود که میخواهیم چگونه به نظر بیاییم
تعهد و انجام وعده مربوط به این است که در واقع چگونه هستیم.
شکاف بین این دو، مانعی در کار برندسازی است.
نام این نظر را تئوری مولانا هم می توان گذاشت. چرا که به گفته مولانا:

یا همان گونه که هستی، به نظر بیا
یا همان گونه به نظر بیا، که هستی!

نویسنده: فرزاد مقدم

ممکن است به مطالب زیر علاقمند باشید:
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.