بهار آمد (سال ۹۵ چه به همراه خواهد داشت؟)

این روزها بهاریه نوشتن بدجوری مد شده است. شاعرانه، سیاسی، عاشقانه، عارفانه، آینده پژوهانه، بازاریابانه و …

بهاریه برندسازان هم درباره چیزهابی است که برندها در سال آینده بیشتر با آن مواجه خواهند شد.

معتقدم سال آینده بحث بیگ دیتا را زیاد خواهیم شنید. این که در میان هزاران داده موجود، داده های درست را چگونه پیدا کنیم، از چه ابزارهایی برای آنالیز داده ها استفاده کنیم بیش از گذشته مطرح خواهد شد. با شدت یافتن رقابت، حضور شرکت‌های جدی تر در بازار و هم چنین جدی تر شدن بحث بازاریابی کاربردی، صد البته پژوهش بازار اهمیت خواهد یافت.

موضوع بعدی، مربوط می شود به ظهور مدیران دیجیتال( Chief Digital Officer) یا سی دی او ها که اهمیت زیادی در شرکت‌ها خواهند یافت. همان طور که در دوسال گذشته به ناگهان با انبوهی از مشاوران برند و مدیران برند در سازمان‌ها مواجه شدیم، شاهد ظهور CDO  روی کارت ویزیت های زیادی خواهیم بود. البته که هر چیزی حقیقی اش بهتر از مجازی آن خواهد بود. سی دی اوی حقیقی نیز شغلی بسیار مفید است که کاربلدش بسیار باارزش و ضروری است. حدود ۲۵% شرکتهای فورچون ۵۰۰ هم اکنون Chief Digital Officer در چارت سازمانی خود دارند، فقط تا پایان سال ۲۰۱۶ این رقم به ۵۰% خواهد رسید.

در دنیای دیجیتال همچنین شاهد انفجار محتوای دیجیتال به شکل ویدئویی آن نیز خواهیم بود. آمار خواندن باز هم کاهش می یابد و به جائی می‌رسد که فقط افراد خاصی کتاب می خوانند. در زمینه آموزش نیز روش های غیرمستقیم و استعاری جدیدی ظهور خواهد کرد. اهمیت مدل‌ها و اینفوگراف ها باز هم بیشتر خواهد شد.

همچنین ابزار دیجیتال قابل نصب روی در و دیوار و قابل پوشیدن مانند ساعت و مچ بند نیز به عنوان ابزارهای جدید انتقال پیام با قیمتهای مناسب به بازار خواهند آمد و کسانی که بتوانند برای این ابزارها محتوای بهتری تولید کنند، موفق خواهند شد. در حال حاضر اپل و سامسونگ نیز بر روی وسایل نقاط پرداخت کار می کنند، هرچه امکان پرداخت برای مشتری ساده تر شود میزان پولی که خرج می کند بیشتر خواهد شد. فرض کنید که بتوانید با ساعت دیجیتال خود خریدهایتان را نمایش صفحه ساعت به دستگاه پوز پرداخت کنید. تجربه ای که از طریق خرید در چنین فروشگاهی با این نوع وسایل کسب می کنید، چقدر متفاوت است.

همچنین از سال ۹۵ به بعد شرکت ها برای خلق تجربه خرید مناسب به نسبت سالهای گذشته رقم های بیشتری را خرج خواهند کرد و افزایش زیادی در زمینه‌ی هزینه کردن برای خلق تجربه منحصر به فرد مشتری به وقوع خواهد پیوست. موضوع تجربه مشتری در دو بعد بررسی و طراحی می شود. یکی اینترفیس ها که درباره آن صحبت شد. دومی، فرآیندی که جدا از اینترفیس برای مشتری طی می شود. خدمات باید به گونه ای طراحی شوند که نقطه اوج تجربه آن برای مشتری مشخص باشد، درست مانند یک فیلم زیبا که نقطه اوج آن در خاطر بیننده می ماند.

سال ۹۴ با همه سختی هایش گذشت. به عقیده بسیاری از کارشناسان بازار، سال ۹۴ یکی از بدترین سالهای سی سال اخیر در اقتصاد بود. بنابراین سال ۹۵ به ناگهان همه چیز خوب نخواهد شد. ما یک دوره پنج ساله نقاهت را برای بهتر شدن طی خواهیم کرد. در این مسیر شدیدا به افزایش کیفیت برندهای ایرانی و بهبود تصویر آنها در ذهن مشتریان نیاز داریم.

به همین خاطر پیشنهاد ایجاد نمادی به نام ParsQuality  را دارم. این نماد توسط مردم برای برندها انتخاب خواهد شد و اعتبار آن تنها یکسال است. اگر مشتری از برند رضایت نداشته باشد، سال آینده نماد پارس کوالیتی را دریافت نخواهد کرد. پارس کوالیتی نیاز به موسسه ای دارد که برندها را از نظر داشتن مفاهیم و عناصر اولیه برند جک کند و سپس سبب ارائه نظر مشتریان پس از مصرف شود، که البته نقاط دریافت اطلاعات دیجیتال برای این کار مناسبترینند. پارس کوالیتی را برندها از نوع محصول، مکان، خدمات و اشخاص می توانند دریافت کنند. این رقابتی برای افزایش سطح برندهای ایرانی خواهد شد.

 

سال ۹۴ اما اتفاقات بدی هم داشت، آن‌هم از آن دست اتفافاقات که گریه را با خود به همراه دارد. تلخ‌ترینش شاید اثبات آلوده شدن محیط آموزش تبلیغات به من بود که نمی خواستم باورش کنم و این آلودگی به دست شیادانی بود که در لباس آموزشگاه همه کار می کنند و متاسفانه زحمات استادان را بالا می کشند و تلاش‌های با ارزش دانشجویان را بی اعتبار می سازند!

امید که سال ۹۵ با همکاری وزارتخانه مربوطه و انجمن های موجود بتوانیم با تدوین حداقل‌ فرآیندهایی برای همیشه از شرِّ این آلودگی ها رها شویم، هم قسم شده ایم که در راه برداشتن این آلودگی ها و این افراد آلوده تلاش کنیم که با آبروی اساتید و دسترنجشان، همچنین زحمات دانش پژوهان بازی نکنند. کار این اشخاص به جایی رسیده که در یک رپرتاژ آگهی در یکی از کافه های اینترنتی، به نام نقد کردن، کمپین ها و برند طراحی شده توسط تیم ما را به نام خودشان سند می زنند و … . بگذریم.

سال ۹۵ اما سال بهتری خواهد بود. توصیه من به همه دوستان این است در این سال حتما با متخصص هر کاری مشورت کنید. متغیرهای تصمیم گیری در این سال بیش از گذشته خواهند شد. ارزش تحصیلات در سال ۹۵ کاهش خواهد یافت و ارزش مهارت دانی افزایش. حرکت درک بازار به سمتی است که شو من ها در سال آینده کمتر مورد توجه واقع خواهند شد. رفته رفته شرکت ها متوجه شده اند به دنبال آژانس ها و کسانی باشند که  ادا و اصول ندارند، و کارشان را به بهترین نحوی انجام می دهند.

آرزوی این را دارم که جوانان با لیاقتی که در محیط کار، سمینارها و کلاس ها می بینم هرچه سریعتر در زمینه خلق استراتژی برند و کمپین های تبلیغاتی به بالندگی برسند و شاهد کارهای زیباتری از آن ها باشیم. همیشه می گویم اگر نسل بچه های دهه ۶۰ و ۷۰ هم بخواهند در سطح ما بچه های دهه چهل و پنجاه ها کار کنند؛ این وسط حتماً چیزی را از دست داده ایم. این حلقه انتقال تجربه اگر درست کار کند(یعنی هر دو سمت آن – فرستنده و گیرنده- و محیط انتقال پیام وظیفه خود را درست انجام دهند و پارازیت شدیدی هم در کار نباشد)، باید شاهد خلق برنامه های خلاقانه‌تری در زمینه تبلیغات و برندسازی باشیم. با وجود این همه جوان باهوش و باشخصیت، مطمئناً شاهد خلق برندهای برتری در آینده نزدیک در کشورمان خواهیم بود.

سال ۹۵ ، سال پربرکتی برای همه ما باشد

و

خداوند همه ما را از دروغ و خشکسالی به دور نگاه دارد!

خداوند به ما اهلیت شنیدن عطا کند.

بهاریه را با جملاتی از حضرت شمس تبریزی به پایان می برم که هم در حیاتش مغضوب بود و هم پس از وفاتش ناشناخته:

هر فسادی که در عالم افتاد از این افتاد که یکی را معتقد شدند به تقلید یا منکر شدند به تقلید.

ورای این مشایخ ظاهر که میان خلق مشهورند و در محفلها ذکر ایشان می رود، بندگانند پنهانی، از مشهوران تمامتر، و مطلوبی هست. بعضی از اینها اورا دریابند. قصه آن مطلوب در هیچ کتاب مشهور نشد.

فرزاد مقدم

ممکن است به مطالب زیر علاقمند باشید:
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.