برندسازی شخصی در سیاست

مدلهای خاص برای طراحی هویت برند شخصی
در دنیای برندسازی شخصی و سیاسی از روی مدلهای پایه که جنبه مدلهای اصلی را دارند (مانند مدل آرنولد که در مطالب قبلی آمده است)، تعداد زیادی مدل برای موارد استفاده خاص طراحی شده است. به طور مثال، مدل متجانس برند شخصی – سیاسی(شکل زیر) در برندسازی شخصی ، از مدل آرنولد و مفهوم شخصیت برند استفاده کرده است تا برای خلق برند یک مسئول مملکتی که هم هویت شخصی نزد مردم دارد و هم هویتی سیاسی، مدلی ایجاد نماید که با استفاده از ترکیب این دو مدلی کامل به دست دهد. طبق مدل آرنولد، هویت برند هر فردی سه لایه ۱) ارزش برند (جوهره برند)، ۲) وعده های برند (فوائد برند) و همچنین ۳) عملکرد برند (ویژگیهای برند) را در خود دارد. بعلاوه ۴) شخصیت برند هر فرد در شکل گیری این برند موثر است. حال یکبار این چهار عامل را از دید شخصی خلق می کنیم و یکبار هم از دید سیاسی که حاصل آن طبق مدل برند شخصی – سیاسی می گردد. همسویی عمومی میان برند شخصی و برند سیاسی بدین معنی است که مخاطبان برند میان ادراکاتشان درباره برند شخصی فرد و داوری هایشان درباره فعالیتهای سیاسی فرد و حزبی که به آن وابسته است ترازی ایجاد می کنند و نتیجه این تراز سبب می شود تا میزان رای دادن و وفاداری آنان به شخص مورد نظر مشخص شود.
در این مدل، اگر چه هسته مرکزی ایده از مدل آرنولد گرفته شده است اما با در نظر گرفتن دو بعد مختلف شخصی و سیاسی، همپنین اضافه کردن عنصری با نام شخصیت برند که صفات انسانی برند را مشخص می کند باعث شده تا مفهوم جدیدی به نام برند متجانس خلق شود.
این مدل در فرآیندهایی که برند شخصی، تحت تاثیر یک سازمان، باشگاه ورزشی و حزب قرار دارد قابل استفاده است. برای مثال، برند متجانس یک شخصیت ورزشی که در حال بازی در یک باشگاه پرطرفدار است تحت تاثیر این مدل است. برای نمونه، علی کریمی تا وقتی در پرسپولیس بازی کند برای طراحی فرآیندهای برندسازی اش می بایست هر دو وجه علی کریمی به عنوان بازیکن پرسپولیس و علمی کریمی به عنوان یک فرد را در نظر گرفت. نکته در اینجاست که باید دید وزن کدام یک از این دو یعنی برند باشگاهی علی کریمی و یا برند شخصی علی کریمی سنگینتر است.
برند شخصی- باشگاهی = برند شخصی * آ + برند باشگاهی * ب
ضرایب آ و ب نشان می دهند که وزن برند شخصی در اذهان مردم بیشتر است یا وزن باشگاه. در بسیاری از موارد دیده ایم که بازیکنان پس از اتمام دوره فوتبالشان دیگر سهم ذهنی در بازار ندارند، دلیل آن کار نکردن بر روی برند شخصی و کوچک بودن سهم آن در حاصل جمع برند شخصی – باشگاهی است.

مدل برندسازی شخصی

نکته مهم در این مدل پیوست شخصیت برند و جوهره شخصی برند است که مفهوم جدیدی به نام برند متجانس درک شده را ایجاد می کند. این مفهوم معنای شخصیتی طراحی شده را دارد که تجانس میان ویژگی های شخصی و ویژگیهای شخصی بر گرفته از گروه (حزب یا باشگاه) را دارد.
مدلهای برندسازی هر روزه در حال توسعه اند. وقت آن رسیده بدانیم بدون داشتن مدلهای برندسازی مبانی مفهومی کار برندسازی بدجوری می لنگد و جائی باید باشد که این مدلها را برای استفاده در کشور طراحی کرده، توسعه داده و بازسازی کند. خواه رشته مدیریت برند در دانشگاه باشد خواه مدرسه برند، ما برای حضور در آینده رقابت برند ها نیاز به حرکت از نقطه ای داریم که متعلق به خود ما باشد و از کپی برداریهای ناشیانه دوری کنیم. نبود مبانی برندسازی و مدلهایش در میان ما فضا را برای شعبده بازان برند آنچنان باز کرده است که نه تنها از شب کلاه سیاه خود برندی بیرون نمی کشند بلکه بذر عدم اطمینان به دانش و عقلانیت را نیز در فضای تجارت کشور که دوران نقاهت خود را سپری می کند، پراکنده می سازند.
به امید روزهای بهتر
فرزاد مقدم / اول آذر ۹۳

ممکن است به مطالب زیر علاقمند باشید:
2 نظرات
  1. وحیدغفوری می گوید

    باسلام
    مطلب به صورت کلی و جامع بود و بسیار خوب
    اگه امکانش باشه بتونم از تجربیات شما در این رابطه استفاده کنم در تحقیقات خودم در جهت پایانامه دوره ارشدم
    ممنون میشم
    شماره تلفنمم میذارم اگر افتخار بدید ممنون میشم
    ۰۹۳۵۸۴۶۴۳۷۳

    1. راوین خسروی می گوید

      سلام
      لطفا با ایمیل زیر در تماس باشید
      dr.farzadmoghaddam@gmail.com

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.