برند شخصی و پرتگاه شهرت

برند شخصی و پرتگاه شهرت

نویسنده: مسعود دانشفر

از زمانی که رسانه های اجتماعی در زندگی ما حضور پیدا کردند، شاهد به وجود آمدن نام های متفاوتی در این عرصه هستیم که می توان آنها را به سه دسته تقسیم کرد:

دسته اول کسانی که با به نمایش گذاشتن اعمالی خارج عادت و عجیب، توجه افراد را به خود جلب می کنند و با گذشت زمان بیشتر تشنه توجه و تعداد لایک می شوند و زمانی که این توجه را به دست نمی آورند دست به کاری های عجیب تر می زنند. همانند انواع شاخ های اینستا و…

دسته دوم افرادی هستند که در پشت نقابی متفاوت از هویت و شخصیت خود قرار دارند. این افراد رفتار هایی بروز می دهند که با خود واقعیتشان در تضاد است. ارزش ها و سخنان و رفتاری دارند که در واقعیت به آن اعتقاد ندارند و فقط برای اینکه این اعمال نشان از شخصیت و هویت ساختگی که به دنبال آن هستند را داراست، انجام می دهند. به مرور مردم با چهره و شخصیت واقعی آنها آشنا می شوند و بعد از مدتی از آنها فاصله می گیرند. همانند بعضی از سخنرانان انگیزشی و سلبریتی ها و تیستر ها…

دسته سوم افرادی هستند که در طی زمان با ویژگی ها و آثار مثبتی که از خود به جای گذاشته اند در ذهن مردم جای گرفته اند و با زبان عامیانه “ظاهر و باطنشون یکیه” شناخته می شوند. این افراد این ذهنیت را یک شبه و تنها با استفاده از ابزار های رسانه های اجتماعی بدست نیاورده اند، بلکه به صورت پله به پله و سنگ روی سنگ گذاشتن در دو دنیای حقیقی و مجازی اصالتی از خود به جای گذاشته اند و به این مرحله و درجه رسیده اند. این افراد از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری جهت ارتقا و بیان خود استفاده کرده اند، نه به عنوان پیام!

دسته اول و دوم به دنبال محبوبیت و مشهور شدن هستند اما به بیراهه می روند و پس از عادی شدن و نمایش واقعیت خود بعد از مدتی از ذهن ها فراموش می شوند و کسی از آنها یاد نمی کند. در این نقطه است که شهرت، پرتگاه خود را به دنبال کنندگانش نشان می دهد. اما دسته سوم بر روی برند شخصی خود با دقت و حساسیت کار می کنند و ارزشی از خود ارائه می دهند که پایدار و ماندگار است. ارزش هایی همچون تخصص، دانش، انسانیت و اخلاق را به هم نوعان خود ارائه می کنند. و بسیار دقت می کنند که سخن و رفتاری که از خود بروز می دهند منافاتی با شخصیت واقعی خود نداشته باشد. این افراد به خوبی خود را شناخته اند.

باید یکی از این دو شهرت و برند شخصی را انتخاب کرد. برای رسیدن به برند شخصی قدرتمند و ماندگار راهی طولانی و سخت در پیش است و اولین قدم شناخت خود است. به نظر سخت ترین مرحله برندسازی شخصی، شناخت خود واقعی است. در گذشته به شهرت رسیدن کاری سخت و زمان بر و جامعه ای که او را می شناختند بسیار کوچکتر از جامعه مخاطبان کنونی شبکه های اجتماعی باشد. امروزه با به وجود آمدن ابزار هایی همچون رسانه های اجتماعی مسیر شهرت بسیار کوتاه تر شده، و افراد با استفاده از ابزار هایی که در اختیارشان است، می توانند به راحتی مشهور شوند. اما برند شخصی را با شهرت اشتباه نگیرید!

برای ساخت برند شخصی شما باید ژن خوب داشته باشید! صبر کنید! ژن خوب نه به معنای آقازاده بودن و استفاده از رانت، بلکه به معنای داشتن دی ان ای مشخص و متعالی برای برند شخصی است. یعنی داشتن اصالت وجودی، به معنای بهترین خود بودن، به معنای داشتن فلسفه ی وجودی در جهت به اعلاء رساندن خود و البته گاهی هم مخاطبان در جهتی مثبت. به معنای فاصله گرفتن از نقاب های زیبایی که برای خود در مقابل مخاطبان خود ترسیم می کنیم. به معنای ارائه ارزش هایی به مخاطبان که در وجودمان است تا آنها به درجات عالی برسند. چراکه برندسازی شخصی تنها برای اهداف شخصی نیست.

در بحث برندسازی محصول برای اینکه محصول در ادراکات مخاطب آنگونه که برندسازان طراحی کرده اند شناخته شود، برای برند گاید لاین قرار داده می شود و باید ها و نباید های برند بر اساس هویت و ارزش های آن مشخص می شود. اگر گایدلاین به درستی انجام شود هویت و تصویری که در ادراک مخاطب است به هم نزدیک می شود. و برندسازان به اهداف خود می رسند.

اما در برند سازی شخصی که ما نمی توانیم هویت و شخصیت خود را به مانند محصول طراحی کنیم، چطور می توانیم خود را شناخته و در مسیر برند سازی شخصی اصالت و ژن خوب خود را حفظ کرده و از پرتگاه شهرت در امان باشیم؟ چگونه می توانیم بفهمیم به بیراهه نمی رویم؟ چگونه هویت خود را بشناسیم؟ چگونه ارزش هایی که می توانیم به مخاطبمان ارائه کنیم را بشناسیم؟

به طور کلی در فرآیند های برندسازی برای اینکه بتوانیم برند به خوبی به مخاطب انتقال داده شود و به بیراهه نرود از مدل های برند سازی استفاده می کنیم. در همین راستا در مدل های برندسازی شخصی در سمت هویت شخص سه المان کلی شامل هویت، ارزش ها و توانایی ها وجود دارد. در فرآیند برندسازی شخصی تلاش می شود با ابزار هایی که در اختیار است، تصویر برند شخصی را به هویت واقعی برند شخصی نزدیک کرد.

در مقالات بعدی این موضوعات را بیشتر بررسی می کنیم.

ممکن است به مطالب زیر علاقمند باشید:
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.